در سالیان اخیرمربیان و بازیکنان خارجی حاضر در فوتبال ایران همواره با مشکل عدم دریافت به موقع مطالباتشان مواجه بودهاند. از وش تا برانکو و این اواخر کالدرون، استراماچونی و ویلموتس. بدون شک دریافت مطالبات مربیان و بازیکنان حق مسلم آنهاست اما بیتردید نحوه مواجه شدن آنها با این مسئله میتواند بسیار آموزنده باشد. بدون شک تمام مربیان خارجی حاضر در فوتبال ایران پیش از عقد قرارداد از مشکلاتی که ممکن است به دلایل ی و غیری در راه وصول شدن مبلغ قراردادشان وجود داشته باشد آگاهی دارند و به خوبی راجع به این قضیه توجیه شدهاند. با این وجود بعضی از آنها صبورانه با پذیرش شرایط تیمهایشان را به اوج و بعضی دیگر با بی صبری تیمهایشان را به شکست سوق میدهند.
این نکته را میتوان در مواردی از جمله وش، برانکو، استراماچونی و کالدرون مشاهده کرد. تمامی این مربیان از اوضاع ناراضی بودند و هستند. فردی با صبر بیشتر و فرد دیگر با صدای بلند و تعیین مهلت چند روزه مشکلات را عنوان میکرد اما با اینحال همه این نفرات در روزهای سخت کنار تیمشان ایستادند و به اوج رسیدن را تجربه کردند. تعهدی که به ایجاد رابطه قوی بین بازیکنان، مربیان و در نهایت هواداران منتج شد.
اما مارک ویلموتس با بی صبری و رها کردن تیم ملی در آستانه مسابقه حساس در مقابل عراق اعتبارش را به دست خود نزد بازیکنان و افکار عمومی تا حد زیادی کاهش داد. به دنبال تمام این مسائل عدم کسب نتیجه در این مسابقه حساس و وجود مشکلات فنی متعدد در تیم ملی کشورمان قطعا فشار زیادی را در ماههای آتی متوجه شخص سرمربی تیم ملی خواهد کرد. فشاری که به دنبال آن به بازیکنان نیز سرایت خواهد کرد. قطعا ویلموتس میتوانست با صبر بیشتر و حل کردن مسائلش با فدراسیون بعد از دیدار مهم در مقابل عراق هم اعتبار خودش را نزد بازیکنان و افکار عمومی بالاتر ببرد و هم از سنگینی فشاری که هم اکنون متوجه اوست کم کند. با اینحال دریافت حق و حقوق مربیان و بازیکنان حق مسلم آنهاست اما نحوه برخورد آنها با این مسائل تا حد زیادی به صبوری، ذکاوت، استراتژی و هوشمندی آنها برمیگردد که البته این هوشمندی میتواند در جهت منافع شخصی یا تیمی باشد که با توجه به زمانی که مارک ویلموتس برای دریافت مطالباتش انتخاب کرد به نظر میرسد هوشمندی وی بیشتر در جهت منافع شخصی باشد تا تیمی!
اشکان مهرعلی / Ashkan Mehrali
درباره این سایت